هر انسانی در طول زندگی خود مراحل زیادی را پشت سر میگذارد و بلوغ نیز دورهای از زندگی نوجوانان است که تغییرات رشدی بسیاری از نظر هورمونی و جسمی در زندگی آنها ایجاد میشود. در طی این مدت دخترها و پسرها هر یک به نوعی بالغ میشوند (در دخترها پستانها رشد میکند و در پسرها صدا کلفت میشود و قد میکشند). همچنین تغییرات هورمونی زیادی در دخترها و پسرها اتفاق میافتد (میزان استروژن در دخترها زیاد میشود درحالیکه میزان آندروژنها در پسرها افزایش مییابد).
یکی از تغییرات روانی که در دوران بلوغ روی میدهد تصور بدنی نوجوان است. نوجوانان نگاه دقیقی به تغییرات روزانه بدن خود دارند. در ابتدای نوجوانی این دید به حداکثر میرسد زیرا بسیاری از نوجوانان نسبت به چگونگی تغییرات در بدن خود دید منفی دارند. نظریه تصور بدنی در نظر بسیاری از نوجوانان هم روشنفکرانه و هم آزاردهنده است. در جامعه امروز کودکان با هجوم تصاویری روبرو میشوند که به آنها میگویند چگونه ظاهر خود را آراسته کنند، زمان بلوغ که همه چیز «غیر طبیعی» به نظر میرسد و نوجوان نمیتواند ظاهر خود را مانند هنرپیشهها آراسته کند، تغییرات روانی بسیار تأثیرگذار خواهد بود. با این وجود، هر چه نوجوانان دوران بلوغ را بیشتر پشت سر میگذارند از بدن خود رضایت بیشتری دارند.
یکی دیگر از جنبههای روانی که در زمان بلوغ نمایان میشود نقش تفاوت جنسیتی در زندگی نوجوانان است. همانطور که قبلاً راجع به این موضوع بحث شد، در طی دوران بلوغ بسیاری از نوجوانان دیدگاه شخصی خود را نسبت به بدن خود تغییر میدهند اما باید دانست تفاوت ناچیزی در شیوه برخورد با تغییرات بلوغ در پسرها و دخترها وجود دارد. در حالی که پسرها به مرور از اندام خود رضایت پیدا میکنند، دختران کاملاً ناراضی هستند. از دختران انتظار میرود آرایش کنند و لباسهای شیک بپوشند. از پسران انتظار میرود دردسر درست کنند و اشتباهات احمقانه مرتکب شوند اما توجه داشته باشید که تفاوت جنسیتی همیشه هم وجود ندارد.
در طی دوران بلوغ هم پسرها و هم دخترها با افزایش ترشح هورمونها روبرو هستند. چنین افزایش هورمونی تأثیر منفی روی بعضی از نوجوانان دارد. برای مثال سطح بالای استروژن در دخترها باعث افسردگی میشود و سطح بالای آندروژنها در پسرهای تازه بالغ شده ممکن است باعث افزایش تحریکات جنسی شود.
در حالی که هورمونها باعث میشوند نوجوانان رفتار نامناسبی داشته باشند، باید مراقب دلایل خارجی رفتارهای ناشایست هم بود. جنبههای مختلف اجتماعی در رویدادهای بلوغ نوجوانان تأثیر بهسزایی دارند. رابطه پدر و مادر با فرزند و چگونگی برخورد نوجوانان با یکدیگر تنها دو مورد از جنبههای مختلف اجتماعی است که روی رفتارهای نوجوانان تأثیر میگذارد.
یکی از آخرین جنبههای بلوغ زمانی است که بلوغ به معنای واقعی شروع میشود. پسرهایی که زود به بلوغ میرسند دید مثبتتری نسبت به آنهایی که دیر به بلوغ میرسند، دارند. دخترانی که زود به بلوغ میرسند مستعد رویارویی با مشکلات خارجی زودهنگام هستند. همچنین ممکن است دچار مشکلات افسردگی، بینظمی در غذا خوردن و جنگیدن برای استقلال، باشند.
تغییرات فیزیکی که در اثر بلوغ حاصل میشوند پایه و اساس تجربیات احساسی جدید هستند. برای مثال، ممکن است والدین در مدت بلوغ به طور مکرر شاهد نوسانات روحی و تندخویی کودکان خود باشند. این نوسانات روحی به دلیل تغییر سطح هورمون یا «میزان هورمون» است. با اطمینان میتوان گفت که هورمونهای جنسی مواد شیمیایی بسیار قوی هستند که خلقوخو را تحت تأثیر قرار میدهند. طی دوران بلوغ، تغییرات زیادی در میزان ترشح هورمونها ایجاد میشود که این تغییرات باعث نوسانات روحی میشود. اگرچه باید گفت که دلایل فیزیکی بیشماری در کنار تغییرات هورمونی باعث نوسانات روحی میشوند.
دمدمیمزاج بودن نوجوانان ممکن است به دلیل کمبود خواب نیز باشد. دلایل فیزیکی و اجتماعی زیادی وجود دارد که در طی دوران بلوغ کمبود خواب پیش میآید. اولین دلیل این است که چرخه خواب و بیداری وابسته به «ساعت زیستی» است که آن هم به نوبه خود تحت تأثیر هورمونها است. طی دوران بلوغ تغییرات طبیعی در ساعت زیستی نوجوانان صورت میگیرد که باعث میشود شبها تا دیر وقت بیدار بمانند و به این دلیل که نوجوانان مجبور هستند برای رفتن به مدرسه و انجام فعالیتهای روزمره صبح زود از خواب بیدار شوند، کمتر میخوابند در نتیجه برنامههای تحصیلی، فوق برنامه و اجتماعی آنها دچار هرج و مرج میشود. همچنین ممکن است دچار بینظمی در الگوی خواب شوند، مثلاً تمام تعطیلات آخر هفته را در رختخواب سپری کنند در حالی که در طول هفته اکثر شبها را بیدار بودهاند. کمبود خواب باعث تندخویی و کاهش تمرکز در کودکان میشود و انجام اموری که قبلاً ساده بود در این حالت دشوار میشود.
نیاز است والدین در مورد ساختار مغز کودکان خود که هنوز به بلوغ نرسیده، تغییرات خواب و تغییرات هورمونی و ناپختگی احساسات و شناخت اطلاعات کامل داشته باشند تا بتوانند رفتارهای کودکان خود را از منظر درست بررسی کنند. اگرچه نوجوانان دمدمی مزاج هستند و انتخابهای ضعیفی دارند اما نمیتوان آنها را با وجود اینکه در حال رشد هستند نادیده انگاشت. با وجود مقاومتی که نوجوانان از خود نشان میدهند والدین باید دقت زیادی روی رفتار آنها داشته باشند و محدودیتهای سنی را برای آنها قائل شوند. از این طریق والدین آمیزهای از امنیت و آزادی در اختیار نوجوانان قرار میدهند تا بهتر رشد کنند. نوجوانان نیاز دارند اتاق مستقل داشته باشند تا بتوانند فردیت خود را حفظ کنند و گاهی اوقات با استقلال کامل تصمیم بگیرند، اما باید از آنها در برابر نتایج حاصله از تصمیمگیری خودشان محافظت کرد.
عامل دومی که باعث دمدمی مزاج شدن نوجوانان میشود این است که مغز آنها هنوز از لحاظ فیزیکی در حال بالغ شدن است. مغز اشخاص تا اویل ۲۰ سالگی به طور کامل رشد میکند!
رشد فیزیکی مغز باعث بروز احساسات در جوانان میشود. جوانان بیشتر از بزرگسالان در نظم دادن به احساسات خود و رویدادها با مشکل مواجه میشوند. نظم بخشیدن به احساسات امر مهمی است زیرا به مردم کمک میکند احساسات خود از قبیل خشم، لذت و ترس را (تا حدی) کنترل کنند. چنین کنترلی به کاهش افت و خیز احساسات یا همان نوسانات روحی کمک میکند. زمانی که فرد با غلیان احساسات روبرو میشود، ظرفیت مغز به طور موقت کاهش مییابد.
بلوغ نه تنها باعث رشد و تغییرات زیاد در بدن پسرها میشود بلکه باعث رشد و تغییر در مغز آنها نیز میشود. پسرها در سنین بلوغ به درک مفاهیم و موضوعاتی از قبیل عدالت، سیاست، فلسفه و هنر علاقه نشان میدهند. پسری که به سن بلوغ میرسد شروع به برنامهریزی برای زندگی خود و دستیابی به آرزوها و هدفهای خود برای آینده میکند. تا زمانی که روند بلوغ در پسرها کامل شود، همراه خوبی برای والدین در اجتماع نخواهند بود. ظهور حس استقلال در واقع حرکت مثبت در زندگی نوجوان محسوب میشود زیرا نپذیرفتن باورهای والدین از نظر اخلاقی به این معنا است که پسر جوان سعی دارد راه خود را در دنیا پیدا کند. به همراه عقاید و احساسات جدید نوجوان سعی میکند دوستان جدیدی پیدا کند. اکنون زمان کسب تجربه، ماجراجویی و حوادث ناگوار است. وظیفه مهم والدین ایجاد محیط امن خانگی است، والدین باید نوجوانان را با آغوش باز بپذیرند و آنها را عاقلانه راهنمایی کنند و انتظارات آنها را برآورده سازند. والدین باید در طی این سالها که سرشار از آشفتگی روانی است صبر و تحمل بیشتری از خود نشان دهند. همچنین باید نوجوان خود را در برابر خطرات موجود در اجتماع مانند افسردگی و مصرف مواد مخدر محافظت کنند. این دوره از زندگی حس بلاتکلیفی در نوجوان ایجاد میکند و زمانی که پسرهای نوجوان از این مرحله خارج میشوند درک میکنند که کلید مشکلات را یافتهاند. در صورتی که والدین شک کنند فرزند نوجوانشان به مصرف مواد یا الکل روی آورده است باید مشکل را حل کنند، اگر مشکل با توجه، صحبت یا گذر زمان حل نشد، باید نوجوان را ترغیب کرد که به مشاور، پزشک یا افراد مهم مذهبی مراجعه کند.
در طی بلوغ همینطور که بدن رشد میکند مغز نیز رشد میکند. در حالی که کودکان (در شرایط خوب) نسبتاً آسوده خاطر زندگی میکنند، دخترهایی که دوران بلوغ را پشت سر میگذارند به یکباره فشار زندگی را روی شانههای خود احساس کنند. از آنجایی که تمام دنیای آنها از درون تغییر میکند، دخترها باید به دنبال هویت جدید باشند. چنین جستجوهایی خیلی قبلتر از اینکه بدن آنها به شکل نهایی و بالغ شده خود برسد، شروع میشود. الگوی خواب تا پایان دوران بلوغ تغییر میکند، زیرا دوست دارند در مقایسه با دیگران همیشه سرحال و بشاش به نظر رسند. حالات روحی و روانی آنها به دلیل نوسانات هورمونی و فشار روحی ناشی از روبرو شدن با دنیای جدید بزرگسالی، متزلزل نشان میدهد. بلوغ پنجرهای را به سوی نوجوان باز میکند تا باورها و عقاید والدین خود را بررسی کند و علایق خود را از بین آنها بیرون بکشد. بسیاری از باورهایی که در زمان کودکی از طریق والدین به آنها انتقال دادهشده است اکنون ناعادلانه، ریاکارانه و غیرمنطقی به نظر میرسند. سؤالات ذهنی آنها باید با استدلالهای علمی پاسخ داده شود. همچنین فرصت خوبی است تا افق علمی جدید، موضوعات جدید و زندگی زنان قهرمان در تاریخ را برای آنها آشکار سازیم.